داستان‌های کودکانه

اهمیت قصه های کودکانه برای خواب و معرفی ۶ داستان کودکانه برای خواب

کتاب خواندن یا داستان‌گویی برای کودکان فواید بسیاری دارد. خواندن قصه‌های کودکانه برای خواب، پیوند خاصی بین والدین و فرزندان ایجاد می‌کند و فواید زیادی نیز برای رشد ذهنی آن‌ها دارد. از این رو، انسان‌ها نسل به نسل داستان‌های مختلف را به فرزندان خود انتقال می‌دهند. اگر شما نیز خاطره روزهای شیرین کودکی خود از قصه‌گویی‌های شبانه را از یاد نبرده‌اید و می‌خواهید که فرزندان شما نیز تجربه مشابهی داشته باشند، بهتر است بر ای او قصه بخوانید. مخصوصا زمانی که می‌خواهد بخوابد. در این مقاله قصد داریم به بررسی اهمیت قصه‌های کودکانه بر خواب کودک بپردازیم و چند قصه خوب را بیاوریم. با ادامه این مطلب همراه ما باشید. 

اهمیت قصه‌های کودکانه برای خواب

قصه‌گویی قبل از خواب مزایای بسیاری برای کودکان دارد. این کار مهارت‌های ارتباطی آن‌ها را بهبود می‌بخشد و قوه تخیل‌شان را تقویت می‌کند. همچنین نقش مهمی در رفع استرس روزانه کودکان دارد. در ادامه برخی از دلایل مهم اهمیت قصه‌های کودکانه برای خواب را بررسی می‌کنیم. آگاهی از این موارد باعث می‌شود والدین شانس بیشتری به گذران زمان باکیفیت با کودکان خود بدهند.

توسعه زبان

قصه‌گویی قبل از خواب، به رشد مهارت‌های زبانی کودک کمک می‌کند. بچه‌ها با قرار گرفتن در معرض انواع واژگان توانایی‌های زبانی خود را گسترش می‌دهند و نکات ظریف مانند لحن، عاطفه و زبان بدن را یاد می‌گیرند. یادگیری این مهارت‌ها جهت برقراری ارتباط در سال‌های بعدی زندگی‌شان بسیار هم است.

آموزش عادت‌های خوب

بچه‌ها به راحتی از کنار داستان‌هایی که برایشان می‌گویید، نمی‌گذرند. آن‌ها تک تک حرف‌های شما را به خاطر می‌سپارند و به کار می‌گیرند. از همین رو داستان‌گویی فرصت خوبی برای یاد دادن عادات خوب محسوب می‌شود.

 رشد عاطفی

داستان‌ها اغلب با احساسات و مضامین پیچیده سر و کار دارند. کودکان با استفاده از این مضامین می‌توانند احساسات و همدلی کردن را بیاموزند. آگاهی عاطفی برای قدم گذاشتن آن‌ها به دنیای بزرگسالی و ایجاد روابط سالم بسیار مهم است.

پیشرفت اخلاقی

کودکان با قرار گرفتن در معرض روایت‌های مختلف، نظام اخلاقی و ارزشی خود را توسعه می‌دهند. داستان‌ها اغلب یک درس یا پیام اخلاقی دارند و به کودکان کمک می‌کنند که درست و غلط را یاد بگیرند. 

بهبود الگوهای خواب

گوش دادن به یک داستان کمک می‌کند کودک آرام بگیرد و به خواب برود. در نتیجه کیفیت خواب او افزایش خواهد یافت. 

رشد حافظه

خواندن داستان قبل از خواب به رشد مغز و حافظه کودک کمک می‌کند. فرقی ندارد که یک داستان کوچک را برای آنها بخوانید یا تنها چند جمله یا چند صفحه از یک کتاب را بازخوانی کنید. آنها تلاش می‌کنند آن را به حافظه خود بسپارند.

بهبود مهارت‌های منطقی

قطعاً پیش آمده که فرزند شما درخواست کند برایشان یک داستان تکراری را به مدت روزها یا هفته‌ها تعریف کنید. اگر چه ممکن است از این کار خسته شوید اما از یاد نبرید که تکرار الگوها به تقویت مهارت‌های منطقی کودکان کمک می‌کند. مهارت منطقی باعث می‌شود که در دوران مدرسه مسائل ریاضی را بهتر درک کنند و توالی‌های مختلف را به راحتی پردازش کنند.

قصه های کودکانه برای خواب - فواید قصه خوانی

نکاتی برای انتخاب داستان‌های قبل از خواب کودک

فاکتورهای سن، علائق، تجربیات و ویژگی‌های شخصیتی کودک شما در انتخاب داستانی که برای او می‌گویید، بسیار مهم هستند. علاوه بر آن در ادامه نکاتی ارائه شده‌اند که با به کارگیری آن‌ها می‌توانید داستان‌های مناسب برای کودک خود را انتخاب کنید.

  • داستانی که قبل از خواب برای کودک خود می‌خوانید باید جالب باشد. اما توجه داشته باشید که این داستان‌ها نباید هیجانی یا محرک باشند تا خواب کودک را برهم نزنند.
  • لازم نیست برای قصه‌گویی قبل از خواب کودک خود، حتماً کتاب‌های متعددی را خریداری کنید. می‌توانید از داستان‌هایی که در کودکی از مادر یا بزرگ پدر خود شنیده‌اید استفاده کنید.
  • می‌توانید از اپلیکیشن‌ها یا سایت‌های مختلف داستان‌هایی را در ژانرهای متفاوت، از افسانه گرفته تا رمز و راز پیدا کرده و برای کودک خود بخوانید.
  • فرقی ندارد که فرزند شما چقدر کوچک باشد. کودک قبل از اینکه شروع به صحبت کند می‌تواند صداها، تصاویر و گفتار شما را تشخیص دهد. در واقع با روایت قصه‌های کودکانه برای خواب، می‌توانید گفتار فرزند خود را نیز بهبود ببخشید یا حتی زمینه را فراهم کنید که زودتر زبان باز کند.
  • هنگام خواندن قصه‌های کودکانه برای قبل از خواب، از تقلید صدا استفاده کنید. از خلاقیت خود استفاده کنید تا داستانی که روایت می‌کنید برای او جذابیت بیشتری پیدا کند و لذت ببرد.

۶ داستان کودکانه قبل از خواب

در ادامه نمونه‌هایی از چند قصه کودکانه آورده شده است که در آن‌ها مفاهیم مختلفی مانند همکاری، دانایی، مهربانی، خوش قلبی، همکاری، بردباری و دوستی آموزش داده شده است. شما می‌توانید داستان‌ها را متناسب با اتفاقات روزمره خودتان تغییر دهید یا داستان جالب دیگری برای کودکتان تعریف کنید.

قصه میمون بی‌ادب

چند میمونی درون جنگل زندگی می‌کردند. در میان آن‌ها یک میمون کوچک بود که خیلی بی‌ادب بود و مداوم ظاهر دیگران را مسخره می‌کرد. هر چقدر مادرش او را نصیحت می‌کرد فایده نداشت. تا اینکه یک روز شاخه‌ای شکست و میمون بی‌ادب روی زمین افتاد.

مادرش او را پیش دکتر برد. دکتر تجویز کرد که بچه میمون شیرنارگیل بخورد تا زودتر خوب شود. میمون‌هایی که توسط میمون بی‌ادب مورد تمسخر قرار گرفته بودند، برای او شیر نارگیل آوردند. میمون بی‌ادب که این صحنه را دید حسابی خجالت کشید و شرمنده شد.

او فهمید که ظاهر و قیافه اصلاً مهم نیست. بلکه این قلب مهربان است که اهمیت دارد. میمون از دیگران معذرت خواهی کرد و قول داد که دیگه هیچ وقت آنها را مسخره نکند.

قصه شغال دانا

کلاغی به همراه جوجه‌هایش روی درختی زندگی می‌کرد. کلاغ مشکل بزرگی داشت. ماری بود که هر بار تخم می‌گذاشت تخم‌هایش را می‌خورد. تا اینکه یک روز کلاغ تصمیم گرفت این مشکل را برای همیشه حل کند.

 او پیش دوستش شغال دانا رفت و از او خواست تا به او راهنمایی بدهد. شغال دانا نقشه‌ای کشید و به کلاغ گفت. کلاغ به خانه زنی در نزدیکی‌ها رفت و همین که زن انگشترش را برای شستن لباس‌ها درآورد، آن را دزدید و پرواز کرد. 

مردم که شاهد ماجرا بودند به دنبال کلاغ رفتند تا لانه‌اش را پیدا کردند. در همین لحظه کلاغ انگشتر را به زمین انداخت. مار هم بلافاصله انگشتر را برداشت. همان لحظه مردم بر سر مار ریختند و با چوب آنقدر او را زدند که کشته شد.

اتحاد کبوتران

دسته‌ای کبوتر در جنگل زندگی می‌کردند. یک شکارچی هر روز به سراغ آن‌ها می‌رفت و تورش را پهن می‌کرد وقتی پرنده روی تور می‌نشست آن را شکار می‌کرد. کبوترها خیلی از این موضوع ناراحت بودند و یک روز تصمیم گرفتند که این مشکل را با هم حل کنند.

در این میان یک کبوتر دانا به دوستانش گفت می‌توانیم هر چیز و هر کاری را با اتحاد انجام دهیم. هیچکس نمی‌تواند به تنهایی کاری را انجام دهد مگر آنکه با اتحاد باشد. کبوترها به هم قول دادند که شکارچی را شکست بدهند. 

فردای آن روز که شکارچی آمد و تورش را پهن کرد همه کبوترها با هم روی تور نشستند و مشغول دانه خوردن شدند. شکارچی که خیلی خوشحال شده بود تور را سریع جمع کرد و تمام کبوترها گیر افتادند. همین که شکارچی جلو آمد همه با هم پرزدند و انقدر بالا رفتند تا شکارچی را از زمین بلند کردند.

قصه های کودکانه برای خواب - اتحاد کبوتران

کبوترها با هم شکارچی را به سمت دریاچه بردند شکارچی که حسابی ترسیده بود کم کم دست‌هایش شل شد و به داخل دریاچه افتاد. کبوترها به سمت جنگل بازگشتند و تور آن‌ها به شاخه درختی گیر کرد. 

داخل آن درخت یک سنجاب زندگی می‌کرد. وقتی که دید کبوترها گیر افتاده‌اند، دوستانش را صدا کرد و همه با هم طناب‌ها را جویدند و کبوترهای داخل تور را نجات دادند. شکارچی هم دیگر آن طرف‌ها پیدایش نشد.

مرد حریص

در زمان‌های قدیم مرد حریصی زندگی می‌کرد که عاشق طلا بود. اما دخترش را بیش از هر چیز دیگری دوست داشت. یک روز مرد، یک پری زخمی پیدا کرد که لای شاخه‌ها گیر افتاده بود. پری از او خواهش کرد که کمکش کند. اما مرد از پری خواست که در عوض یک آرزوی او را برآورده کند. آرزوی مرد این بود که ثروتمند باشد و به هرچه دست می‌زند طلا شود.

پری آرزوی او را برآورده کرد. مرد به خانه برگشت. خم شد که دخترش را در آغوش بگیرد، اما دختر به یکباره تبدیل به یک مجسمه طلا شد. در حالی که شروع به گریه و ناراحتی کرد، به حماقت خود پی کرد و فهمید چیزهای مهمتری از پول و ثروت وجود دارند. او به دنبال پری رفت تا بتواند آرزوی خود را پس بگیرد و با قناعت زندگی کند.

قصه مورچه و کبوتر

یک روز گرم تابستان مورچه‌ای داخل آب افتاد. یک کبوتر که نزدیک او بود برگی را درون آب انداخت. مورچه توانست خود را به واسطه برگ از آب بیرون بکشد. مورچه خود را مدیون کبوتر می‌دانست. یک روز یک شکارچی به جنگل آمد. کبوتر را دید.

قصه های کودکانه برای خواب - قصه مورچه و کبوتر

 

زمانی که تصمیم گرفت با تفنگش به سمت او نشانه‌گیری کند. مورچه پاشنه پای شکارچی

 را گاز گرفت. شکارچی که از درد فریاد می‌زد اسلحه خود را رها کرد و کبوتر از صدای شکارچی فرار کرد. این داستان نشان می‌دهد که خوبی کردن بلاخره یک جایی به آدم بازمی‌گردد.

خرس و دو دوست

دو دوست صمیمی در مسیری خلوت در جنگل قدم می‌زدند. هنگام غروب ناگهان خرسی را بر سر راه خود دیدند. یکی از پسرها به سمت نزدیک‌ترین درخت دوید و از آن بالا رفت. 

پسر دیگر که نمی‌دانست چگونه از درخت بالا برود روی زمین دراز کشید و وانمود کرد که مرده است. خرس به او نزدیک شد و در گوش او چیزی را زمزمه کرد و سپس رفت. پسری که از درخت بالا رفته بود پایین آمد و پرسید که خرس چه چیزی به او گفته است. دیگری جواب داد خرس به من گفت به دوستانی که به شما اهمیت نمی‌دهند اعتماد نکنید. 

قصه های کودکانه برای خواب - خرس و دو دوست

کلام آخر

قصه گفتن قبل از خواب بخش مهمی از رشد کودک است و به توسعه مهارت‌های زبانی، شناختی، عاطفی و اخلاقی کودک کمک می‌کند. همچنین به بهبود الگوهای خواب و ایجاد روابط قوی میان کودک و والدین می‌انجامد. 

گفتن قصه‌های کودکانه برای خواب، به فرزندان کمک می‌کند قوه تخیل خود را توسعه بدهند. اثرات مهم این کار به ظاهر ساده تا آخر عمر آن‌ها باقی خواهد ماند. این کار همچنین موجب تقویت هوش عاطفی و سلامت روان کودک می‌شود. شما چه قصه‌های کودکانه‌ای بلد هستید؟ لطفا نظرات و پیشنهادات خود را در بخش دیدگاه با ما در میان بگذارید.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.