مدارس بخش جداییناپذیر زندگی ما محسوب میشوند. کودکان، آینده کشور هستند و آموزش آنها در توسعه جوامع نقش قابل توجهی دارند. همچنین قسمت بزرگی از فرآیند اجتماعی شدن در محیط مدرسه اتفاق میافتد و فرزندان ما در این فضا برای ورود به جامعه آماده میشوند.
آموزش و پرورش نقشهای متعددی در زندگی نسلهای مختلف دارد. همه ابعاد زندگی ما، از رشد ویژگیهای شخصیتی گرفته تا آموزش اخلاقی و مهارتهایی که داریم، به آموزش صحیح وابسته است. به نحوی که میتوان گفت نقش مدرسه در تعلیم و تربیت افراد غیر قابل انکار است.
از این رو در این مقاله به نقش مدرسه در شکل دهی رفتار کودکان، آموزش مهارتهای اجتماعی و تقویت هوش اجتماعی آنها میپردازیم. همچنین توضیح میدهیم که چگونه مدرسه در تربیت دینی کودکان نقش ایفا میکند و در یادگیری مفاهیم آموزشی موثر است. با ادامه این مطلب همراه ما باشید.
نقش مدرسه در رفتار کودکان
این ایده که مدرسه تنها برای آماده کردن فرزندان جهت پیدا کردن شغل و موفقیتهای اجتماعی ساخته شده است، کاملاً اشتباه است. آموزش دانشآموزان، سلامت رفتاری آنها را تضمین میکند. به عبارتی برای داشتن جامعه سالم، به تربیت نسل سالم احتیاج داریم. مدرسه به کودکان و نوجوانان میآموزد که داشتن یک سری ویژگیها در زندگی ضروری است.
همچنین دانشآموزان در فضای مدرسه مفاهیم مهم در رفتار جمعی مانند احترام، عشق، صداقت و مهربانی را یاد میگیرند. آنها میآموزند که باید روابط خود را با دیگران حفظ کنند و گذشت داشته باشند. در این میان لازم است که از خود بردباری نشان بدهند.
البته در عین حال که مدرسه رفتار منضبط را میآموزد، ناخواسته فضایی برای بروز رفتارهای مخرب مانند پرخاشگری، انزوا، گوشهگیری و اضطراب ایجاد میکند. بسیاری از دانشآموزان برای جلب توجه معلم یا سایر همکلاسیها، رفتارهایی مانند مسخره کردن یا قلدری از خود نشان میدهند. با این حال این رفتارها خط قرمز کادر مدارس بوده و برای اصلاح آنها قوانین جدی وضع شده است.
کودکان و نوجوانان در فضای مدرسه یاد میگیرند که به تفاوتهای یکدیگر احترام بگذارند و به نحوی شایسته رفتار کنند تا بتوانند تایید همسالان خود را به دست آورند و در صورت مشاهده برخی موارد مانند آزار و اذیت در مدارس آن را به اطلاع مربیان و والدین برسانند.
نقش مدرسه در هوش اجتماعی
آموختن مهارتهای ارتباطی، ارتباط تنگاتنگی با تقویت هوش اجتماعی دارد. نقش مدرسه در تعلیم و تربیت، زمانی پرنگتر میشود که دریابیم یکی از مهمترین عرصههای تقویت هوش اجتماعی دوستی با همسالان است. در ادامه برخی از مهمترین اثرات مدرسه در تقویت و کاربرد هوش اجتماعی کودکان و نوجوانان را بررسی میکنیم.
خودابرازگری و مدیریت احساسات
هوش اجتماعی، با خودابرازگری و مدیریت احساسات در ارتباط است. دانشآموزان در فضای مدرسه، ابراز عقیده و بیان کردن ایدهها را یاد میگیرند. برای بسیاری از کودکان مشکل است که نظرات خود را در جمع بزرگسالان بیان کنند. اما قطعاً در فضای همسالان احساس راحتی بیشتری میکنند. آنها معمولاً با دوستانشان به راحتی حرف میزنند، جوک میگویند و از اصطلاحات خاص استفاده میکنند.
کاربرد مهارتهای زبانی
کودکان مهارتهای زبانی را در مدرسه یاد میگیرند. گسترده بودن دایره واژگان افراد، تا حد زیادی به آموزشهای رسمی باز میگردد. دایره واژگان قوی، برای شکلدهی مکالمه و بیان منظور بسیار مهم است. از سوی دیگر به کار بردن دایره واژگان، احتیاج به عزت نفس و تمرین دارد. میتوان گفت حضور در مدرسه برای بسیاری از کودکان مانند تمرین عزت نفس است.
آشنایی با زبان بدن
دانشآموزان در این فضا با زبان بدن، حالات چهره یا لحن صدا آشنا میشوند. آنها یاد میگیرند معنای پشت کلمات را بخوانند، جملات را تفسیر کنند و به هر نحوی ارتباط برقرار کنند. توجه به نشانهها و دریافت پیامها بخش مهمی از هوش اجتماعی افراد را دربر میگیرد. پس چه بهتر آنکه کودکان از سنین کمتر نشانهخوانیها را آموزش ببینند.
برقراری مکالمه
برای برقراری یک مکالمه به هوش اجتماعی نیاز است. پیدا کردن دوستان، انجام فعالیتهای گروهی و درس خواندن بدون برقراری مکالمات ممکن نیست. از این رو افراد در فضای مدرسه به خوبی یاد میگیرند که یک مکالمه را شروع کرده، آن را ادامه بدهند و به پایان برسانند.
توانایی حل مسئله
توانایی حل مسئله و حل تعارضات نیز جنبه مهمی از هوش اجتماعی است. درس خواندن همواره با چالش نیز همراه است. دانشآموزان به مرور تجربه کسب میکنند و یاد میگیرند که از استراتژیهای مختلف برای حل مسئله استفاده کنند و کم کم برای ایفا کردن نقش بزرگسال آماده شوند.
نقش مدرسه در مهارتهای اجتماعی کودکان
مهارتهای اجتماعی برای برقراری تعامل و سازگاری حیاتی هستند. از این رو میتوان با قدرت گفت که نقش مدرسه در تعلیم و تربیت، بسیار گسترده است. دانشآموزان هنگام تحصیل، مهارتهایی را میآموزند که برای سلامت عاطفی و زندگی آینده آنها حیاتی است. در ادامه نقش مدرسه در کسب مهارتهای اجتماعی کودکان بررسی شده است.
برقراری تعاملات
یکی از مهمترین چالشهای مدرسه در تعلیم و تربیت نسلهای بعدی، آموزش مهارتهای اجتماعی به آنان است. فراگیری مهارتهای اجتماعی، به دانشآموزان کمک میکند که به تعامل با دیگران بپردازند، آنها را درک کنند و روابط خود را مدیریت کنند. کودکان در این فضا به نقاط ضعف و قدرت خود پی میبرند و تلاش میکنند به هر نحوی تعاملات خود را حفظ کنند.
بحث سازنده
یکی از مهمترین مهارتهای اجتماعی انسان، توانایی در بحث سازنده است. بدون گفتوگوی کارآمد، مشارکت و کار گروهی، رفع تعارضها ممکن نیست. در واقع پیشرفت ما به این توانایی وابسته است. تفکر انتقادی نیز از طریق بحث سازنده شکل میگیرد.
ایجاد نظم
دانشآموزان اعمال نظم و انضباط را در محیط مدارس درونی میکنند و پیروی از قوانین و مقررات را سرلوحه کار خود قرار میدهند. آنها معمولا قبل از ورود به مدرسه چندان که باید به اهمیت نظم و رعایت قوانین آگاه نیستند. ساختار مدرسه به خودی خود شرایطی را فراهم میآورد که کودکان یاد میگیرند طبق الگوها رفتار کنند.
ساخت شهروندان آینده
به طور کلی میتوان گفت مدرسه شهروندان آینده را میسازد. و فرزندان ما را به افرادی مسئولیت پذیر تبدیل میکند. مفاهیمی مانند اعتماد، انصاف، مهربانی، همکاری، کمک کردن به دیگران و تعامل با اعضای جامعه در ساخت شهروند نمونه کلیدی هستند.
آموزش مهارتهای پایه
بسیاری از مهارتهای پایه مانند رعایت آداب اولیه، انجام چند کار، اصلاح خود، گوش دادن به دیگران، به کار نبردن واژگان نامناسب، احترام گذاشتن، رعایت نوبت و جلوگیری از برخورد و دعوا، در مدرسه آموزش داده میشود.
گسترش دایره دوستان
دوست پیدا کردن اتفاقی مهم در زندگی هر انسانی محسوب میشود و نقش مهمی در فعالیتهای خارج از مدرسه و رشد عاطفی کودکان و نوجوانان دارد. به ویژه در زمانهای که اغلب کودکان تک فرزند هستند، حضور در مدرسه کمک میکند که بچههای خجالتی، ساکت و ترسو بتوانند دوستان صمیمی پیدا کنند. حتی اگر دایره دوستان آنها گسترده نباشد، حداقل میتوانند یک یا دو دوستی صمیمانه ایجاد کنند.
نقش مدرسه در تربیت دینی کودکان
تربیت دینی کودکان، معنا، هدف و ارزش زندگی را به آنها آموزش میدهد. دانشآموزان معمولا سوالات مهمی درباره زندگی مطرح میکنند که پاسخ به آنها دشوار است. آموزش دینی امکان پاسخگویی به این سوالات را فراهم میآورد و اضطراب آنها در مورد مسائلی مانند مرگ، بی عدالتی و آینده را کم میکند. در ادامه مهمترین تاثیرات مدرسه در تربیت دینی کودکان را توضیح میدهیم.
رشد روحی و معنوی
دانشآموزان با آموزش رویکردها و مفاهیم دینی، جهان بینی پیدا میکنند. عمیقتر میشوند و قدمی در مسیر رشد روحی خود بر میدارند. آنها میآموزند که زندگی فراتر از مادیات است. از این رو میتوان گفت که آموزش دینی نقش مهمی را در توسعه فرهنگی ایفا میکنند.
فهم خوب و بد
نقش مدرسه در تعلیم و تربیت دینی، با تقویت رشد معنوی، اخلاقی و اعتقادی دانشآموزان همراه است. آموزش مفاهیم دینی، زمینهای را فراهم میکند که دانشآموزان خوب و بد جامعه را بیاموزند. آنها همچنین درمییابند که مبنای قضاوتهایشان چگونه باید باشد.
پرورش اخلاق
هر نسل میتواند از طریق تربیت دینی به درک عمیقی نسبت به تجربیات خود برسد و به دنبال ارزشهای برتر باشد. همچنین دانشآموزان فرامیگیرند که باید ویژگیهای اخلاقی نیک، مانند خوش اخلاقی، احترام به تفاوتها، فداکاری و همدردی را در خود پرورش دهند.
تقویت عزت نفس
آموزش دینی، عزت نفس دانشآموزان را تقویت میکند و زمینهای را فراهم میسازد تا در شرایط سخت صبورتر باشند و مشکلات را تحمل کنند. زیرا در آموزههای دینی همواره بر صبوری و تحمل سختیها تاکید میشود.
پاسخ به سوالات اساسی زندگی
تربیت دینی کودکان و نوجوانات، به سوالات آنها درباره زندگی پس از مرگ، خیر و شر و اعتقاد به خدا پاسخ میدهد. همچنین در درک ارزشهایی مانند عدالت، صداقت و حقیقت موثر بوده و به تقویت هویت جمعی آنها کمک میکند.
رفع ابهامات ذهنی
کودکان و نوجوانان به طور ذاتی کنجکاویهای مختلفی درباره جهان هستی دارند. تربیت دینی درک واقعیت را آسان میکند. در شرایطی که رسانهها نقش مهمی در ایجاد ابهامات اعتقادی ایفا میکنند، تربیت دینی به تقویت باورها و آموزههای کلیدی منجر میشود.
نقش مدرسه در یادگیری مفاهیم آموزشی
مفاهیم مختلف و دانشها، باید با یک روش آموزشی موثر به دانشآموزان انتقال داده شوند. به نحوی که آنها این مفاهیم را به خاطر بسپارند و به لحاظ کاربردی مورد استفاده قرار دهند. آنها از این طریق جهان اطراف را کشف میکنند و برای ورود به یادگیری دانش تخصصی آماده میگردند.
دانشآموزان در مدرسه فرامیگیرند که فراتر از فرمولها و حفظ کردن یک سری نکات عمل کنند. آنها درک کردن را میآموزند و به سمت یادگیری چیزهای جدید سوق داده میشوند. در واقع آنها تفکر منطقی را در این دوران یاد میگیرند.
باید به این نکته اعتراف کنیم که دانش در دنیای حاضر منبع قدرت است. همچنین برای ورود به دنیای کسب و کار و تحصیلات تکمیلی، فراگیری این حوزههای علمی الزامی است. کودکان ما در فضای مدرسه با کمترین هزینه مطالب مختلف در زمینه ادبیات، تاریخ، ریاضیات، سیاست، اقتصاد و مواردی مانند آن را میآموزند.
سخن پایانی
آموزش و پرورش شالوده هر جامعهای را تشکیل میدهد و مسئول رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است. نقش مدرسه در تعلیم و تربیت به اندازهای اهمیت دارد که میتوان گفت شکل دهی یک ملت در گرو آن است. فرزندان ما در مدرسه چیزی بیش از مباحث درسی را یاد میگیرند.
دانشآموزان در این فضا، خلاقیت خود را توسعه میدهند و مسیر رشد فردی و اجتماعی را طی کنند. آنها در مدرسه به بلوغ عاطفی میرسند و تعامل صحیح با دیگران را از طریق دوستی، همدلی و مشارکت میآموزند. بنابراین میتوان گفت، مدرسه منبع انتقال آثار فرهنگی مانند دین، اخلاق، هوش اجتماعی و مهارتهای زندگی به نسلهای بعدی است.