بیان احساسات با کمک بازی

۱۰ تکنیک افزایش هوش هیجانی کودک و معرفی بازی‌هایی برای تقویت هوش هیجانی کودک

یکی از مهم‌ترین چالش‌های والدین این است که فرزندان خود را برای مواجهه با مسائل مختلف زندگی آماده کنند. محافظت دائم از کودکان در برابر احساسات منفی، راه‌کار درستی برای تربیت آن‌ها نخواهد بود. کودک باید بیاموزد که به احساسات خود پاسخ‌های سازنده بدهد و در برطرف کردن مشکلات زندگی‌اش مستقل باشد و از هوش هیجانی یا عاطفی خود استفاده کند.

هوش هیجانی به توانایی مدیریت تجربیات و بیان حالت‌های روحی باز می‌گردد. زمانی که این توانمندی به اندازه کافی توسعه پیدا نکرده باشد، خودتنظیمی و رفتار صحیح فرد نیز به مراتب کمتر می‌شود. از همین رو راه‌کارهای متعددی برای تقویت هوش هیجانی کودکان ارائه شده است که در این مقاله برخی از مهم‌ترین آن‌ها را معرفی می‌کنیم.

اهمیت توسعه هوش هیجانی کودک

اهمیت هوش هیجانی، خود را در ارتباطات بین فردی و رفتار صحیح نشان می‌دهد. در واقع هوش عاطفی ترکیبی از آگاهی، درک و توانایی بیان احساسات و مدیریت آن است. این ویژگی در پیشرفت تحصیلی کودکان بسیار مهم است.

 تحقیقات مختلف نشان داده‌اند که کودکان با هوش هیجانی بالاتر، قدرت پیش‌بینی بیشتری نسبت به عملکرد خود و دیگران دارند. چالش‌های احساسی خود را به راحتی مهار می‌کنند و کمتر دچار حواس‌پرتی می‌شوند. بنابراین بیشتر از سایر هم سن و سالانشان به اهداف خود دست پیدا می‌کنند.

کودکانی که هوش هیجانی کمی دارند، نمی‌توانند آنچه را که در سرشان می‌گذرد توصیف کنند یا با هرکسی در مورد آن صحبت کنند. آن‌ها معمولاً احساسات قوی و منفی دارند. گاهی هم ممکن است هنگام در خطر قرار گرفتن اصلاً از دیگران درخواست کمک نکنند. این افراد معمولاً خود را سرزنش می‌کنند و خشم خود را با زدن یا پرتاب کردن ابراز می‌کنند.

عملکرد والدین در تقویت هوش هیجانی کودک

جان گاتمن روانشناس معروف، روش‌هایی را ارائه کرده که والدین با استفاده از آن‌ها می‌توانند در جهت بهبود هوش هیجانی فرزندان خود اقدام کنند. بر اساس نظریه او، والدین به یکی از چهار شیوه زیر به احساسات کودکان خود پاسخ می‌دهند که تنها عملکرد یکی از این ۴ گروه، صحیح است.

  • شیوه اول بی‌اهمیت دانستن و از بین بردن احساسات کودک است. به این صورت که پدر و مادر سعی می‌کنند از طریق حواس‌پرتی احساسات کودک را بی‌اعتبار کنند یا به او بقبولانند که حس او توهم یا اشتباه است.
  • از سوی دیگر برخی از والدین احساسات منفی را چیزی می‌دانند که باید از طریق تنبیه از بین برود. فرزند خود را تمسخر می‌کنند. مثلاً می‌گویند «باز دیوانه شدی؟» یا از آن‌ها می‌خواهند که خودشان را جمع و جور کنند.
  • سومین دسته، پدر و مادرهایی هستند که احساسات کودک را می‌پذیرند، اما در حل مشکلات به او کمک نمی‌کنند یا اینکه خودشان دست به کار می‌شوند تا بدون دخالت کودک مشکل او را برطرف کنند. اما این کار فرزندان آن‌ها را به سمت انتظارات غیر واقعی یا مرزهای ناسالم در روابط و محل کار سوق می‌دهد. بنابراین تسکین دردهای روحی کودک بدون آموزش استقامت و رشد بی‌فایده خواهد بود.
  • دسته چهارم نه تنها برای احساسات منفی فرزند خود ارزش قائل هستند، بلکه در عین حال در برابر ابراز هیجانی کودک خود بی‌تاب نمی‌شوند و سعی می‌کنند از تجربیات عاطفی به وجود آمده به عنوان فرصتی برای پیوند میان خود و فرزندشان استفاده کنند.
  • گاتمن از دسته چهارم به عنوان «مربیان احساسات» نام می‌برد. این والدین با توضیح دادن احساسات به کودک، او را برای حل مسئله راهنمایی می‌کنند. از این رو فرزندان‌شان معمولا از نظر روحی و جسمی سالم‌تر هستند، در مدرسه بهتر عمل می‌کنند و با دوستانشان بهتر کنار می‌آیند.

تکنیک های افزایش هوش هیجانی در کودکان

تکنیک‌های تقویت هوش عاطفی کودکان

برای تقویت توانمندی کودک خود در مدیریت عاطفی، باید مراحل مختلفی را طی کنید. در هر مرحله تکنیک‌های مختلف همچون اعتبار دهی، برچسب زنی، همدلی، الگو شدن به کار گرفته می‌شوند. این مراحل را در ادامه توضیح می‌دهیم.

۱- به احساسات کودک خود آگاه باشید و به او کمک کنید چیزی را که باعث آزارش شده به زبان بیاورد. مثلاً از او بپرسید که دقیقاً چه احساسی دارد؟ عصبانی است؟ ناراحت شده؟ خشمگین است؟ ترسیده؟ یا می‌خواهد تنها باشد؟ مهم است که کودک بداند دقیقا در چه وضعیتی قرار دارد. زیرا تنها از این طریق می‌تواند پاسخ رفتاری مناسب داشته باشد.

۲- به هیچ عنوان نباید فرزند خود را در وضعیتی قرار دهید که ترجیح بدهد وضعیت شکننده خود را انکار کند. به هر حال احساسات کودک شما جریحه‌دار شده است و سرکوب این وضعیت نتیجه‌ای به جز طغیان بیشتر احساسات او در مراحل آتی زندگی‌اش نخواهد داشت.

۳- موقعیت به وجود آمده را به عنوان فرصتی برای ارتباط و آموزش کودک در نظر بگیرید. باید به نحوی عمل کنید که کودک، شما را الگوی همدلی با دیگران ببیند. به او بیاموزید که احساسات او مهم هستند و قرار نیست مواخذه شود. همچنین می‌توانید مثال‌هایی بزنید که بیانگر همدلی مردم با یکدیگر است.

۴- تفاوت نقطه نظرات را به کودک بیاموزید. به او کمک کنید که فعالانه دیدگاه اشخاص دیگر را هم ببیند. زیرا گذاشتن خود به جای دیگری به طور طبیعی اتفاق نمی‌افتد و کاری است که بر اثر یادگیری تبدیل به عادت می‌شود. به ویژه زمانی که کودکان ناراحت هستند، نمی‌توان انتظار داشت دیگران را هم درک کنند.

۵- از کودک خود بخواهید که چند نفس عمیق بکشد. سوالاتی بپرسید که او را نسبت به دیدگاه یا احساس طرف مقابل آگاه کند. مثلاً از او بپرسید: «فکر می‌کنی دوستت وقتی آن کار را انجام دادی، چه احساسی داشت؟» یا «تصور معلمت از کاری که کردی چیست؟» ممکن است مدتی طول بکشد تا کودک به این سوالات پاسخ بدهد.

۶- به هیچ عنوان نباید در دهان کودک خود حرف بگذارید. یا جلو جلو پاسخ سوالات خود را بدهید. هدف از طرح سوالات القای بینش گذاشتن خود به جای دیگران است. اگر از سمت کودک خود نسبت به کسی دیگر دلسوزی یا همدلی را مشاهده کردید، او را تحسین کنید و مثبت بودن این عمل را به او بیاموزید.

۷- به احساسات کودک برچسب بزنید. به این معنا که واژگان صحیحی را برای احساساتی که کودک ابراز می‌کند، انتخاب کنید. به او نسبت به چیستی هر یک از این موارد آگاهی بدهید.

۸- به فرزند خود کمک کنید که به طور سالم از احساسات منفی خود مانند شرم یا شکست عبور کند. کودکانی که قادر به شناسایی احساسات واقعی خود و دیگران هستند، بهتر می‌توانند آن را به زبان بیاورند و آمادگی بهتری برای واکنش صحیح داشته باشند.

۹- در سطح نهایی به فرزند خود کمک کنید تا ضمن پذیرش محدودیت‌هایش برای حل مسئله قدم بردارد. آن‌ها باید با تنش‌های زندگی کنار بیایند و با اتخاذ راهکار درست، برای رسیدن به اهداف قدم بردارند. به کودک کمک کنید که عزت نفس خود را بازسازی کند. بازخورد صادقانه بهترین راهکار برای رسیدن به این هدف خواهد بود.

۱۰- بسیاری از والدین روش‌های سخت و پیچیده‌ای را برای رشد و توسعه فردی فرزندان خود انتخاب می‌کنند. آن‌ها گمان می‌کنند که با خواندن کتاب‌های روانشناسی متعدد و ثبت نام فرزندان در کلاس‌های آموزشی، ورزشی و هنری یا فشار آوردن به آن‌ها برای کسب موفقیت‌های تحصیلی خیلی خوب عمل کرده‌اند. اما به جای همه این کارها می‌توان با انجام تکنیک‌های بسیار ساده‌تری مانند انجام بازی‌های دونفره و گروهی در این زمینه گام برداشت.

بازی‌هایی برای افزایش هوش هیجانی کودک

بازی‌های متعددی وجود دارند که برای تقویت هوش هیجانی کودک موثر هستند. برخی از بهترین بازی‌ها برای توسعه مهارت‌های عاطفی یا هوش هیجانی کودکان را در ادامه معرفی می‌کنیم.

پانتومیم

این بازی به کودک فرصت می‌دهد با حالت‌های مختلف صورت و زبان بدن آشنا شود. او از این طریق کشف می‌کند که مردم چگونه به روش‌های مختلف احساسات خود را بیان می‌کنند، یا اینکه به رفتار دیگران واکنش نشان می‌دهند.

نقاشی احساسات

از  کودک خود بخواهید که چهره‌هایی با احساسات متفاوت بکشد. هرچه بچه‌ها بزرگتر می‌شوند، نقاشی‌هایشان جزئیات بیشتری پیدا می‌کند. همین امر نشان می‌دهد که چگونه به مرور زمان با جزئیات بیشتری عواطف مختلف را شناسایی می‌کنند.

بازی تطبیق حس‌ها

برای این بازی می‌توانید از فلش کارت‌های دست ساخته خود استفاده کنید. روی برگه‌های مختلف سوالاتی را بنویسید و نوبتی به این سوالات پاسخ بدهید. مثلاً سوالاتی از جمله: «آخرین بار چه زمانی شاد بودی؟» «چگونه آن را تشخیص دادی؟» «چه حسی در بدنت به وجود آمد؟». این بازی دایره واژگان عاطفی کودک را نیز افزایش خواهد داد.

خمیر بازی

از کودک خود بخواهید که با خمیر بازی، چهره‌های مختلفی را درست کند (مثلاً چهره‌های شاد، غمگین، متعجب، منزجر یا ترسیده). این بازی ضمن تقویت خلاقیت کودک، به عمیق شدن دانش عاطفی او نیز منجر می‌گردد.

خمیر بازی برای افزایش هوش خبجانی در کودکان

بازی‌های رومیزی

بازی‌های رومیزی متعددی ساخته شده‌اند که کودک می‌تواند آن‌ها را به همراه اعضای خانواده خود انجام دهد. بازی با اعضای خانواده نقش مهمی در توسعه هوش عاطفی کودکان دارد و اهمیت روابط به آن‌ها را یادآوری می‌کند.

ماجراجویی در طبیعت

ماجراجویی در طبیعت یک راه عالی برای آرام کردن ذهن و القای حس خوب است. با این فعالیت نه تنها کودک خود را سرگرم می‌کنید، بلکه می‌توانید از او بخواهید که پرندگان، حشرات یا گل‌ها را بشمارد یا توصیف کند. این کار حواس مختلف او را تقویت کرده و کودک را نسبت به بودن در زمان حال آگاه می‌کند.

نمایش بازی

موقعیت های مختلف اجتماعی را در نظر بگیرید و از کودک خود بخواهید که یک وضعیت تخیلی را ساخته و راهکار مواجهه با آن وضعیت را نیز بیان کند. مثلاً از کودک بخواهید که تصور کند روز تولد اوست و می‌خواهد در آن روز به شهربازی برود. اما متاسفانه شهربازی تعطیل است. کودک می‌تواند با تصور این موقعیت گزینه‌های جایگزین را مطرح کند و آن را به صورت نمایش بازسازی کند.

فهرست‌سازی نقاط قوت و ضعف

از کودک خود بخواهید که ویژگی‌های مثبت خود را بازگو کند. این ویژگی‌های مثبت را در یک لیست بنویسید. سپس از او بخواهید نقاط ضعف خود را که از آن‌ها رنج می‌برد، مطرح کند. نقاط ضعف را در ستون دیگری بنویسید. می‌توانید در ستون سوم ایده‌های عالی برای مواجهه با این احساسات منفی را یادداشت کنید.

سخن پایانی

وظیفه والدین این است که فرزندان خود را برای آینده آماده کنند. کودک باید به نحوی تربیت شود که مستقل عمل کند. این استقلال با احساساتی همچون درد و اندوه همراه است. موفقیت اصلی زمانی به دست می‌آید که فرد احساسات اجتناب‌ناپذیر را به خوبی پردازش کرده و نسبت به آن‌ها واکنش دهد. برای رسیدن به این هدف، می‌توان با تقویت هوش هیجانی کودکان، آن‌ها را به سمت ایجاد و حفظ روابط سالم، برقراری تعاملات مثبت، کاهش استرس‌ها و لذت بردن از زندگی هدایت کرد. نظر شما در این باره چیست؟ لطفا نظرات، پیشنهادات و تجربیات خود را در بخش دیدگاه با ما در میان بگذارید.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.