دوره نوجوانی با احساسات قدرتمند چنان در هم تنیده است که بعضی اوقات به سختی میتوان آنها را مدیریت کرد. در این مقاله دکتر لیزا دامور روانشناس متخصص نوجوانان، نویسندهی کتابهای پرفروش، همکار ثابت نیویورکتایمز و مادر ۲ فرزند، تجربیات خود در مورد اینکه والدین چگونه میتوانند فرزند خود را در عبور از احساسات دشوار حمایت کنند، به اشتراک گذاشته است.
توجه داشته باشید این راهنمای کلی، بیشتر والدین را در موقعیتهای دشوار این چنینی کمک خواهد کرد، اما بعضی کجخلقیها یا احساسات طغیانگر مربوط به اختلالاتی مانند مهارتهای زبانی به تأخیر افتاده، مشکلات شنیداری یا سؤرفتار است که به مرور شکل گرفتهاند و نیاز به حمایت متمرکزتر توسط یک متخصص کودک یا نوجوان دارد.
اگر تصور میکنید احساسات متلاطم و قدرتمند نوجوان شما نشانهای از مسالهای عمیقتر است حتما به یک متخصص مراجعه کنید.
فروپاشی چیست؟
فروپاشی «Meltdown» میتواند هم در بچههای کمسن و سال و هم بچههای بزرگتر اتفاق بیفتد. این حالت زمانی است که کودک کاملاً تحت تأثیر احساسات بوده و در آنها غرق شده است. این احساسات میتوانند ترس، خشم، ناامیدی یا چیز دیگری باشد.
فروپاشی در فرزندان بزرگتر چه شکلی است؟
بچههای کم و سن و سالی که از توضیح حس و حال خود عاجز هستند وقتی دچار طغیان احساسات میشوند، شروع به گریههای عصبی میکنند، سرعت نفس کشیدنشان زیاد شده و عصبی و خشمگین به دور خود میچرخند. بچههای بزرگتر کمتر این رفتار را در مکانهای عمومی بروز میدهند چرا که احساس خجالت میکنند. فروپاشی بیشتر در محیط خانه شایع است. برای مثال یک نوجوان ممکن است تمام روز خود را در مدرسه کنترل کند و وقتی به خانه رسید یک برونریزی شدید داشته باشد.

وقتی فرزند نوجوانم دچار طغیان احساسات شد چه کنم؟
دکتر دامور ۷ مرحلهی کاربردی به والدین پیشنهاد میکند تا برای کمک به نوجوان خود به کار گیرند. بین هر مرحله مکث کنید و بررسی کنید آیا نتیجهای حاصل شده است یا نه. اگر پاسخ منفیست گام بعدی را بردارید.
۱- بدون وقفه گوش کنید
طغیان عاطفی بچههای بزرگتر در مورد هر چیزی که به نظرشان غلط میرسد، ممکن است به صورت یک پرحرفی پر از اضطراب بروز پیدا کند. در این مواقع کار کلیدی این است که بگذارید تمام حرفشان را بزنند. اغلب بزرگترها از روی حسن نیت میان صحبت بچهها میآیند یا پیشنهاداتی میدهند، غافل از این که بروز احساسات، خود به تنهایی منشأ آرامش است.
۲- همدلی صمیمانه داشته باشید
بیشتر مواقع، بیان احساسات در قالب کلمات تمام آن چه یک نوجوان برای آرامش نیاز دارد را مرتفع میکند. پس از این که به دقت گوش دادیم، در ادامه میتوانیم به سادگی با پیشنهاد همدلی نوجوان خود را حمایت کنیم. این جملات از سوی بزرگترها بسیار راهگشا هستند: «این وحشتناکه» یا «متأسفم که این اتفاق افتاده».
۳- پریشانی او را به رسمیت بشناسید
به رسمیت شناختن احساسات به خصوص برای نوجوانان بسیار مؤثر است. نوجوانان گاهی به دلیل هیجانات و بالا و پایینهای شدید به این موضوع شک میکنند که شاید مشکلی در احساسات آنها وجود دارد. همان طور که بخشی از وجود یک نوجوان غمگین است، اغلب بخشی دیگر از او از میزان قدرت این حسها وحشتزده است.
گفتن جملاتی همچون «احساسات تو منطقی هستن و من میتونم بفهمم چرا این واکنش رو بروز دادی» خیلی مایهی آرامش نوجوان است، اما اگر به جای آن گفته شود: «چرا این قدر در موردش ناراحتی؟ آدمهایی هستن که بیشتر از تو رنج میکشن، درست نمیگم؟» باعث میشود نوجوانی که به خودی خود احساس بیچارگی میکند حالا با این حرف بار سنگین احساس گناه را نیز بر دوش خود اضافه کند. به عبارت دیگر سعی بر تغییر زاویهی دید نوجوان همیشه کمکی که والدین انتظار دارند را ارائه نمیکند.
۴- همیشه از حل مساله استقبال کنید
بیشتر مواقع همین ۳ مرحلهی بالا برای کمک به فرزندتان کافی خواهد بود. اما اگر این موارد آرامش کافی را به همراه نداشتند، میتوانیم به جای کمک به آنها برای بیان احساساتشان، به سراغ کمک کردن به آنها برای کنترل کردن هیجاناتشان برویم. یک روش برای این کار یاری رساندن به نوجوان برای آرام و قرار گرفتن و احساس راحتی کردن است. با فرزندتان در مورد روشهای مؤثری که انجام آن باعث میشود حس بهتری داشته باشد صحبت کنید. مواردی همچون آهسته و عمیق نفس کشیدن.
تنفس از طریق شکم بسیار آرامش بخش است و کمک میکند اکسیژن را به عمق ریههای خود بکشیم. این جا یک فرآیند سه مرحلهای ساده را با هم مرور میکنیم:
- دست خود را روی شکم بگذارید.
- پنج بار نفس عمیق بکشید و ۵ ثانیه برای دم و ۵ ثانیه برای بازدم زمان بگذارید. هوا را از بینی داخل کرده و از دهان بیرون بدهید.
- به فرزند خود توضیح دهید که موقع دم انگار میخواهند شکم خود را مثل یک بادکنک به آرامی باد کنند و موقع بازدم هوا را به آرامی از بادکنک خارج کنند.
بیشتر بخوانید: تکنیکهایی برای مدیریت بحران در خانه، کودک خود را چگونه آرام کنیم؟
۵- اعتماد به نفس غیر تحقیرآمیز بدهید
سعی کنید با بیان این جملات حمایت خود را نشان دهید: «سخته، ولی این احساس شدید زیاد طول نمیکشه» یا «هر چقدر الان سخت به نظر میرسه، از این که میتونی اوضاع رو مدیریت کنی تحت تأثیر قرار گرفتهام، میتونیم با هم در موردش صحبت کنیم».
۶- برای حل مشکل پیشنهاد کمک دهید
اگر خوب گوش دادید، به رسمیت شناختید و محیط راحتی برای نوجوان خود فراهم کردید و فرزند شما هنوز ناراحت است، گام بعدی میتواند این باشد که به او بگویید «برای حل این مشکل نیاز به کمک داری؟». اجازه گرفتن برای ارائه کمک، برخلاف نصیحت کردن صرف، پیش بردن مکالمه با نوجوان را تسهیل میکند.
گاهی اوقات آنها میگویند «نه! من فقط میخواستم خودم رو خالی کنم». مطمئن باشید گوش سپردن به نوجوان فقط به همان میزانی که نیاز دارد کمککننده خواهد بود. اگر هم جوابشان مثبت بود، یعنی تمایل بیشتری برای پذیرش معلومات ما دارند.
۷- مشکل را به دو بخش تقسیم کنید
اگر فرزندتان پیشنهاد کمک شما برای حل مشکل را پذیرفت آن وقت تقسیم چالشهایی که با آن مواجه هستند به ۲ دسته میتواند مفید باشد: چیزهایی که میتوان تغییر داد و چیزهایی که قابل تغییر نیستند.
- برای چیزهایی که میتوان تغییر داد، در مورد راه حلهای محتمل طوفان فکری یا همان چارهاندیشی جمعی انجام دهید.
کمک کنید توجه خود را بر یافتن راه حل مشکلات متمرکز کنند و هر جایی که میتوانند تغییرات هدفمند ایجاد کنند.
- برای چیزهایی که نمیتوان تغییر داد پذیرش را مد نظر قرار دهید.
به نوجوان خود کمک کنید تا بتواند مشکلاتی که به راحتی حل نمیشوند را بپذیرد. یکی از روشها صحبت کردن در مورد توان آنهاست. میتوانید به او بگویید: «تو توان مشخصی داری پس برای مشکلاتی که واقعاً میتونیم کاری در موردشون انجام بدیم ذخیرهاش کن. برای چالشهایی که الان نمیتونی کنترل کنی توانت رو هدر نده».
بیشتر بخوانید: چگونه رابطهای بدون استرس با فرزندان خود داشته باشیم؟