فرزندپروری بدون استرس در قرن ۲۱

چگونه رابطه‌ای بدون استرس با فرزندان خود داشته باشیم

والدین واقعی به فرزندانشان کمک می‌کنند تا نقایص شخصیتی خود را از بین ببرند و ویژگی‌های خوب را در خود بگنجانند. با این حال، والدین امروزی احساس می کنند که خرید لباس‌ها و خوراکی‌های گران‌قیمت و پرداخت هزینه‌های بالا برای کلاس‌های مربیگری، تعریف فرزند پروری و تنها وظیفه آن‌ها است.

مطالب مرتبط:

آموزش پایه ششم

آموزش پایه هفتم

آموزش پایه هشتم

این در حالیست که آنها متوجه نیستند که این کارها باعث می‌شود بچه‌ها فقط  به لذت‌های مادی اشتیاق نشان دهند و در نهایت این لذت‌ها، باعث پرورش نقص‌هایی در کودکان می‌شود. بنابراین، والدین باید یک بازنگری درونی عمیق داشته باشند که آیا به فرزندان خود آموزش واقعی می‌دهند یا خیر. وظیفه والدین این است که فرزندان خود کمک کرده تا ویژگی‌های خوب را جذب کنند و زندگی شادی داشته باشند.

نسل شاد از والدین شاد به وجود می‌آید

فقط والدین شاد می‌توانند نسلی شاد تربیت کنند. برای ایجاد تاثیرات ناخودآگاه مثبت در ذهن کودکان، باید ارتباط خوبی بین پدر و مادر و فرزندان وجود داشته باشد و فقط والدینی که استرس ندارند می‌توانند به فرزندان خود زندگی بدون استرس را بیاموزند.

این دسته از والدین، به راحتی با فرزند خود ارتباط برقرار می‌کنند.  در واقع کودکان تمایلی به صحبت با والدینی که همیشه تحت استرس هستند، ندارند. آنها تمایلی به انتقال عقاید، افکار و مشکلات خود به چنین پدر و مادری ندارند.

برخی عوامل که باعث به وجود آمدن روابطی تنش‌آمیز و پر استرس میان کودکان و والدین می‌شود این موارد هستند:

۱– زندگی کردن در گذشته و خاطرات

والدینی که ذهن آنها همیشه در گذشته ساکن است نمی‌توانند با فرزندان خود ارتباط برقرار کنند. کودکان به راحتی گذشته خود را فراموش کرده و همیشه در زمان حال زندگی می‌کنند. از همین رو است که آنها در اکثر مواقع خوشحال هستند و نوعی بی‌قیدی سرخوشانه دارند. این در حالی است که ما همیشه حوادث و اتفاقات گذشته را به یاد می‌آوریم و بار تجربیات بد گذشته را به دوش می‌کشیم. بنابراین، وقتی بچه‌ها سعی می‌کنند با ما صحبت کنند، در شرایط مساعدی برای گوش سپردن به او و درک حرف‌هایشان نیستیم.

۲- رویکرد منفی‌بافانه

جملات منفی مانند «تو نمی‌فهمی» یا «تو بی‌خاصیتی» به شدت کودکان را آزار می‌دهد.بدانید که صدمات جسمی التیام می‌یابد، اما صدمه‌ای که در ذهن فرد ایجاد می‌شود به راحتی درمان نخواهد شد. سعی کنید در هنگام صحبت با کودکان در رویکرد و گفتار خود مثبت باشید. صحبت ما باید طوری باشد که بچه ها را دلگرم کند.

بیشتر بخوانید: مثبت‌اندیشی، عادتی پسندیده برای فرزندان و والدین

۳- عدم پذیرش اشتباهات

پذیرفتن اشتباهات، تشویش ذهن را کاهش داده و باعث کسب احترام از سوی کودک می‌شود. از آنجایی که کودکان سعی در تقلید از والدین خود دارند، آن‌ها نیز یاد می‌گیرند که اشتباهات خود را صادقانه بپذیرند. اما وقتی خطاهای خود را پنهان می‌کنیم، دچار تنش شده و بچه‌ها متوجه تمام ماجرا می‌شوند. بنابراین، وقتی ما اشتباهات خود را نمی‌پذیریم، کودک با خود فکر می‌کند: «مادر و پدرم اشتباهات خودشان را قبول نمی‌کنند، پس چرا من قبول کنم؟» و این آغاز پدید آمدن شکافی ظریف بین فرزندان و والدین است.

پسرکی که دست خود را روی صورتش گرفته است

۴- تلاش مداوم برای یافتن ایرادات در فرزندان

اگر به طور دائم سعی کنیم از فرزندانمان ایراد بگیریم، همیشه در تنش باقی خواهیم ماند. در عوض، باید سعی کنیم ویژگی‌های خوب آن‌ها را شناخته و آنها را تصدیق و تشویق کنیم. در نتیجه، کودکان نیز با گذشت زمان متوجه نقایص شخصیتی خود می‌شوند و سعی می‌کنند آنها را ریشه‌کن کنند. اگر به جای عیب جویی از فرزندان خود به فضایل آن‌ها بنگریم، زندگی پر سعادتی خواهیم داشت.

مطالب آموزشی:

آموزش فارسی پایه دوم

آموزش ریاضی پایه دوم

آموزش علوم پایه دوم

۵– حفظ وجهه شخصی در هنگام صحبت با کودکان

بسیاری از والدین، حتی در حین صحبت با فرزندان، حواسشان به حفظ وجهه و جایگاه اجتماعی‌ خود است. اگر والدین نسبت به موقعیتی که در جامعه دارند، احساس غرور داشته باشند، هرگز نمی‌توانند با فرزندان خود ارتباط موثر برقرار کنند. در چنین شرایطی والدین استرس دارند و فرزندان به آنها بی‌اعتنایی می‌کنند. والدین باید با فرزندان خود رفتار طبیعی داشته باشند و شغل و جایگاه خود را در جامعه فراموش کنند. تنها در این صورت است که می‌توانند شاد بمانند و فرزندان خود را به نحو احسن تربیت کنند.

۶- از موضع بالا صحبت کردن

بچه‌ها دوست ندارند والدینشان از موضع بالا و دستوری صحبت کنند. به جای این رفتار، باید عاشقانه با آن‌ها ارتباط برقرار کنیم. خود ما هم دوست نداریم حرفی که دستوری و از موضع قدرت گفته می‌شود را بپذیریم. بنابراین باید به خاطر داشته باشیم که صحبت دستوری منجر به استرس می‌شود، در حالی که معاشرت آمیخته به محبت ما را سعادتمند می‌کند.

۷- فراموش کردن اینکه کودکان لوحی پاک و سفید دارند

در برقراری ارتباط با بچه‌ها باید این این موضوع را به به یاد داشته باشیم که هر کودکی دارای لوحی پاک و سفید است. هنگام صحبت با کودکان به معصومیت آن‌ها احترام بگذارید و گمان نکنید که با یک شخص بالغ صحبت می‌کنید. در عوض، فکر کنید با یک فرشته الهی صحبت می‌کنید. این فکر به از بین بردن استرس و تجربه سعادتمندی شما کمک می‌کند.

۸- درست توضیح ندادن

همه چیز باید به درستی برای بچه‌ها توضیح داده شود. در حین صحبت با کودکان، باید هم سطح آنها شویم. فقط در این صورت است که کودک به ما احترام می‌گذارد و گوش می‌دهد. با این حال، والدین به دلیل غرور، تمایلی به پایین آمدن از سطح خود در هنگام صحبت با کودک را ندارند و فرزندان نیز به آن‌ها احترام نمی‌گذارند و گوش نمی‌دهند. این رویه باعث ایجاد استرس در ذهن والدین می‌شود.

تصویر مادر و پسرکی در حال صحبت

۹- عدم ارتباط با بچه‌ها

هیچ کس برای گوش دادن به مشکلات کودکان در دسترس نیست. والدین مشغول کار خود هستند و معلمان فقط به فکر تکمیل برنامه درسی خود هستند. در نتیجه کودکان دچار سردرگمی ذهنی می‌شوند. آن‌ها احترام و ایمان خود را به والدین از دست داده و پدر و مادر خود را را هر چه بیشتر در بیم و تشویش فرو می‌برند. صحبت‌های معمولی و روزمره خانواده، کافی نیست. ضروری است که والدین روزانه حداقل ۱۵ دقیقه از زمان خود را برای نشستن و گفتگو با فرزندان اختصاص دهند. این کار به کاهش استرس کمک می‌کند و باعث شادی می‌شود.

۱۰- توقعات بالا

بچه ها دوست ندارند که ما توقعات ذهنی خود را به آن‌ها بگوییم. از آنجایی که اعتماد به نفس کودکان پایین است، بلافاصله ارتعاشات مخرب توقعات ما را لمس می‌کنند. ما باید بدون چشم‌داشت با فرزندانمان صحبت کنیم. در حقیقت عشق وقتی نمایان می‌شود که هیچ توقعی وجود نداشته باشد. بنابراین، به جای اینکه انتظار داشته باشید که «پسرم در سنین پیری از من مراقبت کند یا اعتبار مرا در جامعه بالا ببرد»، بهتر است فکر کنید: «خداوند همیشه مراقب من است».

بیشتر بخوانید: چگونه به نوجوان خود در زمان فروپاشی عصبی کمک کنیم؟

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.