مقدمه
حکایت سحرخیزی و کامروایی یکی از قدیمیترین حکایتهاست که محال است نشنیده باشید. ریشه این ضربالمثل به دوران بزرگمهر، وزیر انوشیروان ساسانی برمیگردد و از فواید سحرخیزی برای موفقیت در طول روز و سلامتی خبر میدهد. در ادامه همراه ما باشید تا مفصل درباره معنی و کاربرد این ضربالمثل صحبت کنیم و ببینیم حکایت پشت آن چیست.
کاربرد این ضرب المثل چیست؟
معمولا زمانی این مثل را بهکار میبریم که کسی بهدلیل دیر بیدار شدن، از کاری عقب میماند و ما میخواهیم با یک مثل شیرین، دلیل عقبماندن را به او یادآوری کنیم. یا زمانی که میخواهیم با کوتاهترین جمله، کسی را به سحرخیزی نصیحت کنیم.
معنای این ضرب المثل چیست؟
ضرب المثل سحرخیزی و کامروایی به ما میآموزد افراد سحرخیز شانس بیشتری برای رسیدن به موفقیت و رسیدگی به کارهای روزانه خود دارند. در نتیجه احتمال اینکه در طول روز سرحالتر باشند، ذهن و بدن سالمتری داشته باشند و از افسردگی دور بمانند، بیشتر است.
ریشه این ضرب المثل از کجاست؟
بزرگمهر وزیر زیرک و کاردان انوشیروان ساسانی در دوران حکومت بر ایران بود. نظم و ذکاوت بزرگمهر سبب شده بود تا انوشیروان برای هر کاری با او مشورت کند و برای او محترم باشد. یکی از پندهای همیشگی بزرگمهر به انوشیروان همین یک جمله ساده بود: «قربان، سحرخیز باشید تا کامروا شوید». اما پادشاه که معمولا تا نیمهشب مشغول خوشگذرانی بود، صبح زود بیدار شدن همیشه برایش دشوار بود.
این یعنی هر روز بزرگمهر میبایست ساعتها منتظر شاه میماند تا تصمیماتی که گرفته را به اطلاع او برساند. این انتظار همیشگی و پند هرروزه، خشم شاه را برانگیخت و تصمیم گرفت درسی به وزیر خود بدهن که تا همیشه در یادش بماند.
این شد که گروهی را اجیر کرد و به آنها دستور داد صبح زود، قبل از روشن شدن هوا، درست زمانی که بزرگمهر راهی قصر شده، به او حمله کنند و هرچه داشته را بدزدند. شخص شاه هم از هیجان این نقشه، صبح زود از خواب بیدار شد و منتظر نتیجه ماند.
دزدان اجیر شده با صورت پوشیده صبح زود به بزرگمهر حمله کردند، لباسهایش را از تن درآوردند و انگشترش را از انگشتانش بیرون کشیدند. بزرگمهر ناچارا به خانه برگشت، بار دیگر لباس پوشید و راهی قصر شد. انوشیروان با دیدن بزرگمهر از او علت تاخیر را جویا شد و به کنایه گفت: «تو هم مثل ما شدی؟ نکند دیگر به سحرخیزی اعتقاد نداری؟». وزیر کل ماجرا را برای پادشاه تعریف کرد و وقتی قصهاش به پایان رسید، لبخند رضایت روی لبهای انوشیروان نشست و گفت «اگر دیرتر آمده بودی، بازار کمی شلوغتر بود و کسی نمیتوانست اموالت را ببرد؛ میبینی؟ سحرخیزی آنقدرها هم چیز خوبی نیست!»
بزرگمهر که مرد عاقلی بود، هوشمندانه پاسخ داد: اینطور نیست. اعتقاد من به سحرخیزی همچنان پابرجاست. متنها امروز دزدها از من سحرخیزتر بودند، کامرواتر هم شدند! اگر من زودتر از آنان بیدار شده بودم، هیچوقت دست آنها به من نمیرسید. این پاسخ بهحق بزرگمهر، پادشاه را از کرده خود پشیمان کرد و مهر تاییدی بر پند همیشگی بزرگمهر زد. سحرخیز باش تا کامروا باشی!
حرف آخر
در این مقاله ضربالمثل سحرخیز باش تا کامروا باشی را عمیقتر از قبل آموختیم و فواید صبح زود بیدار شدن را برای موفقیت و سلامتی بیشتر مرور کردیم. اگرچه این یک مثل قدیمی است؛ امروز فواید بیدار شدن در سحر و زود خوابیدن شب به لحاظ علمی هم اثبات شده و اثراتش در شادابی و نشاط بیشتر فرد، قابل ملاحظه است. اگر شما خاطرهای در ارتباط با این مثل شیرین فارسی دارید، مشتاق شنیدن نظرات ارزشمندتان هستیم.